مفهوم بازاریابی با آنچه دهه های پیش بود تفاوت های بسیار زیادی کرده . بخش هایی از علوم مختلف را به خود افزوده است و اکنون علمی چند وجهی ، عمیق و جذاب شده است .
اما بسیاری از مدیران متوجه این عمق نیستند و هنوز برای استفاده از
روشهای مختلف بازاریابی تغییرات لازم را در ذهن و نگرش خود نداده اند .از
روشها و ابزارهای جدید استفاده میکنندبی آنکه متوجه ویژگی ها وکارکردهای
آنها باشند .
شرکتهای زیادی هستند که هزینه ی زیادی می کنند تا بهترین بلیبردهای شهر
را را برای تبلیغات خود داشته باشند ولی چون مدیر بازاریابی شرکتشان
تفاوت بیلبرد با تبلیغ در نشریات را نمی تواند از آن استفاده ی موثری
بگیرد .
یک عبارت طولانی برای آن در نظر می گیرد که عملا کسی فرصت به خواندن آن نمی کند !
یا با انتخاب تصاویر نا مناسب عملا تصویری نا خواسته و برنامه ریزی نشده در ذهن مخاطب ایجاد می کند .
نمونه اش را این روزها با نگاه کردن به بیلبرد های شهرمان بخوبی می توانیم بیبینیم .
حضور
در اینترنت به عنوان یک رسانه ی جدی هم برای بسیاری از مدیران و حتی
مدیران بازاریابی بخوبی درک نشده است و خصلت های حضور در این رسانه ی اثر
گذار را بخوبی نیاموخته اند .
اجازه دهید یک مثال بیاورم....
در کلاسی که برای مدیران بازاریابی شرکت ها داشتیم در ابتدای کلاس مطرح کردیم که :
کسی
در مورد بازاریابی درون گرا یا inbound marketing اطلاعاتی دارد که بتواند
در مورد آن عرضه کند در کلاسی که بیش از 50 مدیر بازاریابی توانا حضور
داشت فقط دو نفر اطلاعات کمی در این مورد داشتند !
در حالی که طبق تحقیقات ،90 درصد ترافیک وب از طریق بازاریابی درون گرا انجام می شود.