با این 10 پرسش ادعاهای دروغین علمی را تشخیص دهید
نیما دادگستر
مطالب شبه
علمی، یعنی مجموعه فرضیهها، ادعاها و روشهایی که به غلط علمی قلمداد میشوند،
معمولاً تبدیل به پایه و بنیاد برخی عادتهای ما (اغلب درمانی یا مربوط به سبک
زندگی) میگردند حال آنکه اسناد علمی واقعی برای آنها وجود ندارد. این مطالب علمی
دروغین گاهی چنان با دقت بزک میشوند که فکر میکنیم عین واقعیت هستند. حتماً
ایمیلهای حاوی تبلیغات مربوط به محصولات، داروها یا روشهای معجزه گر، درب خانه
اینترنتی شما را هم کوفتهاند، ولی معجزات مورد ادعای اکثر آنها اساساً شدنی نیست.
دروغگوهای علمی اغلب به راحتی قابل تشخیص هستند، هم به واسطه تاکید زیاد بر روی
اثبات ادعاهای شان به روشهای غیر استدلالی، هم با طرح ادعاهای غیر ممکن به لحاظ
فیزیکی، و هم با نوشتن جملات بیش از حد هیجانی. آنچه دروغگوهای علمی میگویند لایهای
از حقیقت را نیز همراه دارد و اتفاقاً همین است که ادعاهای بی معنی آنها را برای
خیلیها قابل پذیرش میکند.
آنچه مخاطبین مطالب علمی نیاز دارند یک راهنمای مناسب است برای اینکه موقع مطالعه
یک کتاب، یا آشنایی با یک محصول یا روش درمانی، به آن استناد کنند. در ادامه مطلب
10 سوال را آوردهایم که باید موقع روبرو شدن با مطالب مشکوک، ابتدا آنها را از
خود پرسیده و به هر یک پاسخ دهید.
1. منبع چیست؟
آیا فرد یا نهادی که ادعا را مطرح کرده، متخصص و دارای صلاحیت تأیید شده در آن زمینه خاص است؟ آیا گوینده با طرح کردن ادعا از زبان کس دیگری سعی در جلب اعتبار برای آن ادعا دارد؟ آیا ادعا، بخشی از یک فعالیت تبلیغاتی است؟ آیا آنها برای وجهه دادن به مدعای خود از یک تبلیغ اینترنتی، مجلهای یا روزنامهای استفاده میکنند تا رنگ و لعاب علمی یا خبری به آن ببخشند؟ در این مورد آخر، خیلی خوب میدانید که چطور تبلیغات بزرگ و پر زرق و برق میتوانند شما را به علمی بودن یک مطلب دروغین مجاب کنند.
2. هدف اصلی چیست؟
شما باید هدف و کارکرد اصلی یک مطلب را بدانید تا بتوانید اطلاعات ذکر شده در آن را به درستی لحاظ کنید. اگر یک مجله علمی میخوانید، به منابع نگاه کنید تا رد پای حامیان مالی احتمالی را بیابید. اگر دارید یک مطلب غیر علمی میخوانید، همیشه درجه شکاکیت خود را روی 100٪ تنظیم کنید. فرد یا گروهی که ادعا را مطرح کرده، میخواهد که شما از آن چه برداشتی کنید؟ آیا میخواهند به شما القا کنند که مشکلی دارید که تا قبل از این حتی فکر نمیکردید وجود خارجی داشته باشد... و بعد درمانش را به شما بفروشند؟ (افزایش قد با پوشیدن دمپایی ویژه برای افراد کوتاه قامت!؟ معجون نشاط بخش برای افراد افسرده!؟ و ...)
3. لحن به کار رفته در متن از چه نوعی است؟
آیا در متن
«کلمات احساسی و هیجانی»، «علامت تعجب»، «اصطلاحات تخصصی» یا «مطالب نامفهوم و دست
و پا شکسته» به وفور به کار رفته ولی از نظر منطق علمی یا پزشکی کاملاً بی معنا
هستند؟ اگر مطمئن نیستید، واژههای پیچیده را در گوگل جستجو کنید یا از یک متخصص
سوال کنید تا متوجه معنای آنها شوید. خلاصه که حسابی مراقب باشید تا کسی با «جو
زدگی علمی» شما را دنبالهرُوی خودش نکند.
آلبرت اینشتین یک بار گفت: «اگر نمیتوانید چیزی را به سادگی توضیح دهید، آن را
خوب نفهمیدهاید.» اگر دستفروشهای اینترنتی با کلمات و اصطلاحات علمی گیج کننده
در صدد متقاعد کردن شما به پذیرش ادعاهای خود هستند، فرقی نخواهد کرد که راست میگویند
یا دروغ، چون به هر حال شما متوجه منظورشان نمیشوید. به تبلیغات کمپانیهای بزرگ
و معتبر نگاه کنید؛ حتی سعی میکنند پیچیدهترین مسائل فنی مربوط به محصولات را با
زبان ساده و همه فهم مطرح کنند.
4. آیا متن شامل شهادت افراد هم هست؟
اگر تمام چیزی
که به عنوان پشتیبان ادعاها جلوی شما گذاشته شده، تصدیق نامه هایی بدون مدارک
معتبر برای تأیید آن ادعا است، یا مدرکی دال بر سودمندی و تأثیر گذاری محصول در
زمینه مورد ادعا وجود ندارد، شما باید حسابی مشکوک شوید. هر کسی -هر کسی- میتواند
یک گواهی تصدیق بنویسد و در یک وب سایت قرار دهد.
باور کنید افراد زیادی با این توهم به سر میبرند که میشود یک ساله تخصص هوا-فضا
گرفت یا با خواندن فواید داروهای گیاهی، ظرف چند هفته پا جای پای ابو علی سینا
گذاشت و مردم را شفای عاجل عنایت کرد. گول این افراد راحت طلب و سود جو را نخورید
و به صرف یک شهادت نامه بی پایه و اساس، فکر و عقل خودتان را به مرخصی نفرستید!
5. آیا ادعای انحصاری بودن در میان است؟
صدها سال است که انسانها مشغول بررسی در زمینههای علمی و دارویی هستند. میلیون محقق هم اکنون این کار را میکنند. معمولاً یافتههای جدید از دل علوم فعلی بیرون میآیند و کشف یا اختراع آنها شامل مشارکت تعداد بسیار -بسیار- زیادی از افراد فعال است. تقریباً به ندرت -نزدیک به صفر- میتوان موردی را یافت که کاملاً جدید باشد و یک پس زمینه تحقیقاتی محکم پشت سرش نباشد که طرز کار آن را توضیح دهد. ضمناً دستاورهای بزرگی که فقط توسط یک نفر کشف شوند هم تقریباً غیر قابل تصور هستند. علم امروزی آنقدر جزئی و ریز نگر شده که نمیشود تصور کرد که یک شبه راهکار علمی جامعی به ذهن کسی برسد. پس مراقب واژههایی مثل «راز» و «انحصاری» باشید. اینها نشان میدهند که احتمالاً آن ادعا هرگز زیر نور بررسی علمی قرار نگرفته.
6. آیا ذکری از یک توطئه فراگیر و مخفی آمده؟
ادعاهایی نظیر این که «دکترها نمیخواهند شما بفهمید» یا «دولتها این اطلاعات را برای سالها مخفی نگه داشته اند» کاملاً شک بر انگیز هستند. چرا میلیونها دکتر در سطح دنیا باید بخواهند شما را از اطلاعاتی که به بهبود سلامت تان کمک میکنند، بی خبر نگه دارند؟ دکتر که یک موجود سپید پوش گوش به فرمان رئیس اعظم نیست. هر دکتری یک شخصیت و موجودیت منفرد و مستقلی دارد و در کل، خواهان این است که شما بیش از پیش اطلاعات داشته باشید.
7. آیا برای یک محصول، ادعای فواید متعدد و فراگیر شده؟
آیا به عنوان مثال ادعا شده که یک واکسن صدمات جدی و فراگیر به ارگانهای حیاتی بدن میزند، تا بخواهند شما را از آن بترسانند؟ یا مثلاً درباره دارویی که میخواهند به شما بفروشند، فواید گستردهای برای تمام سیستمهای بدن و بهبود کلی امراض ذکر شده؟ چنین ادعاهایی که درمان سرطان، آلرژیهای مختلف، اوتیسم و ... را یک جا به شما وعده میدهند، -صادقانه مینویسم: احمقانه هستند!
8. آیا هدف مالی یا اعتقاد تعصبی پشت قضیه هست؟
افرادی که کمترین سود را از اظهار نظر درباره مشکلات مربوط به سلامت میبرند محققینی هستند که در آزمایشگاهها روی ریزترین جزئیات مربوط به این مشکلات کار میکنند، یعنی کسانی که بار اصلی کارهای علمی روی شانههای شان است. و اما بیشترین سود را این دسته ها میبرند:
1. پتنت ترول هایی که یک دارایی قابل ثبت در دست دارند (تعجب
نکنید، پتنتها در صنایع دارویی و بهداشتی هم جایگاه ویژهای دارند)
2. بازاریاب هایی که دارو را میفروشند
3. کسانی که کتاب مینویسند و یا در
مصاحبه ها شرکت میکنند
4. کسانی که به عنوان مشاور کار میکنند
و به درمان میپردازند
این بدان معنا نیست که افرادی که به
طور مستقیم از تحقیق و توسعه دارو ها سود میبرند کاملاً قابل اعتمادند یا افراد
ذکر شده در بالا همیشه گناهکار. کسی انتظار ندارد آنها مجانی کار کنند. بحث این است که ببینید
آیا افراد دست اندر کار -در جاهای مختلف- از ادعای مطرح شده سود میبرند یا نه.
مسئله بعدی این است که تعصبها هم به
اندازه مسائل مالی میتوانند انگیزه بخش باشند. اگر یک دروغ سنج دارید، روشن اش
کنید و بعد به سراغ ادعاهای علمی بروید. ژورنالیستها که همیشه این طوری با مسائل
برخورد میکنند.
9. آیا اثری از فرآیندهای علمی واقعی هست؟
فعالیتهای پژوهشی معمولاً از صافی فرآیندهای متعدد علمی عبور میکنند و بعد به بخش مصرف عام و انبوه وارد میشوند. این گامها برای یک پژوهش درمانی عبارت هستند از:
1. انجام تحقیقات اولیه بر روی سلول ها و سپس حیوانات
2. تحقیق کلینیکال بر روی بیماران یا
داوطلبان در فازهای شدیداً کنترل شده
3. بررسیهای جفتی در هر مرحله از مسیر
4. سلسله مقالات پژوهشی منتشر شده در
مجلات علمی
آیا محصول یا دارو یا روش شفابخشی که شما با آن روبرو شدهاید، به شکل مؤثری مورد بررسی قرار گرفته و نتایج مطالعاتی آن در مجلات علمی منتشر شده؟ یا اینکه فقط بحث جو سازی مطرح است و پای هیچ متخصصی در میان نیست؟
10. آیا در آن ادعا نظرات تخصصی یافت میشود؟
فرقی نمیکند
که چقدر از متخصصین بدتان میآید یا به مؤسسات بزرگ بی اعتماد هستید، حقیقت این
است که آن افرادی که دکتر، پروفسور یا هر دو هستند برای اینکه قادر به اظهار نظر
در حوزه تخصصی خود باشند 24 سال یا بیشتر به تحصیل پرداختهاند و آموزشهای عمیق
روزانه دیدهاند.
اگر در زمینه مورد نظر متخصص هستند، بیش از 5 سال زمان گرفته؛ اگر پژوهشگر هستند،
باز هم بیشتر. اینطور نیست که کسی بتواند ادعا کند: تمام آنها نادان یا رشوهخوار
یا بیتوجه هستند. در حقیقت، خیلی از آنها درست بر عکس اند. اگر مشغول پژوهش هستند
که دیگر قطعاً بیل گیتس یا وارِن بافِت نیستند. ولی این بدان معنا نیست که اظهار
نظر آنها در هر زمینهای، قابل اعتماد است. باید دید آیا سخن آنها در زمینهای است
که در آن تخصص دارند یا خیر. یک متخصص بیولوژی نمیتواند در مورد مهندسی شیمی نظر
بدهد و بالعکس. نظر هر کسی در زمینه تخصصی که کسب کرده میتواند مورد توجه قرار
بگیرد. و بهتر است هیچ گاه به نظر یک متخصص اکتفا نشود.
هدف من رکورد زدن نیست. هدفم بالابردن کاپ قهرمانی نیست. هدف من ایجاد تغییر است – بیلی بین مدیر تیم آوکلند
چهارشنبه گذشته ۱۷ آبان، خانه مدیران ایران در فرهنگسرای فناوری اطلاعات برنامه نمایش فیلم مانیبال را برگزار کرد که در این برنامه بهعنوان سخنران حاضر بودم تا گپ و گفتی با شرکتکنندگان در مورد آموزههای مدیریتی فیلم داشته باشم.
فیلم مانیبال از آن دسته فیلمهاست که میتونم برای هر ۱۵ دقیقهاش بیش از یک ساعت صحبت کنم. این فیلم برداشتی است از یک داستان واقعی و براساس کتابی با عنوان: “مانیبال – هنر پیروزی در بازی ناعادلانه” ساخته شده است. در این فیلم میبینیم که چطور مدیر یک تیم بیسبال (بیبلی بین / برد پیت) که توان مالی بالایی ندارد با نگاهی متفاوت به مسئله اصلی، تیم را متحول میکند و یک الگوی تازه ایجاد میکند که این الگو منجر به یک تغییر در سبک تیمداری بیسبال میشود. اما مسئله جالب فیلم این است که نکات فیلم را میتوان به مسائلی فرای بیسبال ارتباط داد. این فیلم میتواند ایدههای زیادی را برای سبک و روش مدیریت تیمهای کاری در ذهن بیننده ایجاد کند. بنابراین توصیه میکنم اگر فیلم را هنوز ندیدهاید زمانی را به آن اختصاص دهید.
اگر بخواهم نکات مهمی که میتوان از فیلم برداشت کرد را مشخص کنم، میتوانم به موارد زیر اشاره کنم:
تمرکز روی مسئله اصلی
بیلی بین: دوستداری یک گلوله به مغزت بخوره بمیری یا پنج گلوله به سینهات تا از خونریزی بمیری؟
در بسیاری از مواقع مشکل از جایی شروع میشود که سوال درست پرسیده نمیشود. سوال اشتباه ما را به جواب اشتباه میرساند. بنابراین تعریف درست مسئله ( که البته کار سادهای هم نیست) اولین قدم است.
با چه کسی کار کنیم
وقتی مسئله را درست تعریف کنید، تمام حواس شما به سمت حل آن معطوف میشود. در چنین شرایطی شانس بیشتری برای همکاری با آدمهای درست در زمان درست را خواهید داشت. کارشناسان یا مشاوران درست را براساس نیاز واقعی خود میتوانید شناسایی کنید.
تغییر بالافاصله رخ نمیدهد
از زمانی که تصمیم به ایجاد تغییر در سازمان یا حتی در شرایط شخصی خود میگیرید، نمودار کارایی افت میکند. تغییر یک اتفاق انقلابی نیست. تغییر در طول زمان رخ میدهد، بنابراین باید صبر کرد و قدم به قدم جلو رفت.
باور مدیر ارشد به تغییر
اگر باور مدیر ارشد به تغییر وجود نداشته باشد، تغییری رخ نخواهد داد. حمایت از تغییر یعنی باور به آن با تکتک سلولها.
میزان کارایی آدمها وابسته به جایگاه کاری آنهاست
افراد زیادی هستند که در جایگاه کاری خود عملکرد مطلوبی ندارند و نمیتوانند آنگونه که باید انتظارات را برآورده کنند. در چنین شرایطی اولین برخوردی که با این گروه میشود براساس تنبلی و از زیر کار در رفتن است. اما میتوان به موضوع به شکلی متفاوت هم نگاه کرد. ممکن است این افراد در حال انجام کاری هستند که برای آن ساخته نشدهاند. همیشه میتوان به کسانی که عملکرد خوبی نداشتهاند فرصت دوباره داد اگر امکان شناسایی استعدادها و تواناییهای آنها وجود داشته باشد. در عین حال بسیاری هم تصور درستی از قابلیتهای خود ندارند. بنابراین باید به آنها کمک کرد تا در جایگاه مناسب قرار بگیرند و نگاهی تازه به خود داشته باشند.
رویای شما چیست؟
یکبار بخاطر پول تو زندگیم تصمیم گرفتم و قسم میخورم که دیگه هرگز چنین اشتباهی نمیکنم – بیلی بین
شما میخواهید تغییر ایجاد کنید، پیشرفت کنید، موفق شوید که به چه چیزی برسید؟ به کاپ قهرمانی؟ شکستن رکوردهای مختلف؟ کسب درآمد بالا؟ ایجاد یک تغییر در دنیا؟
هرکدام از این موارد که رویای شما باشد، باید برای رسیدن به آن تلاش کنید. اگر رویای شما ایجاد تغییر است، تمام تمرکز شما ایجاد تغییر خواهد بود و حاشیهها شما را از مسیر اصلی خارج نمیکند.
زمین بازی شما کجاست؟
همیشه میتوان کارها را گسترش داد و آنها را بزرگتر و بزرگتر کرد. میتوان در تیمهای بزرگ مدیریت کرد و دستمزدهای بالا دریافت کرد. اما این رویای شماست که به شما میگوید در چه زمینی باید بازی کنید. این رویای شماست که به شما میگوید در چه نقطهای و در چه سمتی باید قرار بگیرید. شاید مسیر رسیدن به رویای شما از مدیریت یک تیم کوچک باشد.
بخشی از دیالوگهای تاثیرگذار فیلم:
بیلی بین: دوستداری یک گلوله به مغزت بخوره بمیری یا پنج گلوله به سینهات تا از خونریزی بمیری؟
بیلی بین: یکبار بخاطر پول تو زندگیم تصمیم گرفتم و قسم میخورم که دیگه هرگز چنین اشتباهی نمیکنم.
آقای دکتر بلوکی از زمره ی اساتیدی هستند که پیوسته با مطالب خوبشان ما را از دانش و اطلاعات با ارزششان بهرهمند می سازند، مطلب زیر توسط ایشان نوشته شده است و حتما می تواند برای شما هم مفید و جذاب باشد .(با تشکر بسیار از لطف ایشان.) منابع آمار و اطلاعات استراتژیک کشور ایران
برای همه کسانی که می خواهند تصمیم گیری استراتژیک، سرمایه گذاری عقلایی و مدیریت مبتنی بر واقعیات (Management by Fact) داشته باشند دستیابی به آمار و اطلاعات کلیدی است. هر چند در ایران در مورد آمار و اطلاعات دست کم با سه چالش جدی روبرو هستیم:
1- در دسترس نبودن اطلاعات (در سازمان های دولتی بسیاری از اطلاعات با منابعی (نفت و مالیات) که متعلق به من و شماست تهیه می شود اما در دسترس ما قرار نمی گیرد به بهانه واهی محرمانه بودن، اما واقعیت آن است این گزارش ها یک کالای عمومی است و باید در اختیار همه قرار گیرد).
2- تولید نشدن اطلاعات، هنوز در بسیاری از حوزه ها اطلاعات لازم تولید نمی شود.
3- دست کاری در اطلاعات، به خاطر امنیت ملی، گاهی مجبورند عددسازی کنند، بزرگ نمایی کنند، اعداد را زجر دهند که همه این ها می شود آمار غلط و مشکوک ارایه دادن و بی اعتمادی تحلیل گران به آمار. (به عنوان نمونه به یکی از این عددسازی ها بنگرید)
خلاصه آنکه ما با یک مساله جدی روبرو هستیم، بسیاری از اطلاعات لازم تولید نمی شوند، اگر هم بشوند دست کاری می شوند و غیر قابل اعتماد هستند و همان اطلاعات ناقص و مشکوک هم در بسیاری موارد با تاخیر زیاد منتشر می شود و یا اصلا منتشر نمی شود (نمونه: اطلاعات بانک مرکزی که برای سال های 88 به بعد خیلی از آمار مهم را نداریم).
اما به هر حال آموخته ام که تصمیم گیری مبتنی بر اطلاعات مشکوک و ناقص به نظرم بهتر از تصمیم گیری و سرمایه گذاری در خلاء است.
به ویژه آن که گاهی می شود اطلاعات مختلف را از منابع مختلف بدست آورد و تطبیق داد و به حقیقت نزدیک شد. در این وانفسای بی اطلاعاتی، باید شکر گذار وجود چنین منابع آماری شد:
درگاه ملی آمار- مرکز ملی آمار که در 14 حوزه اطلاعات و سری های زمانی را ارایه می دهد
http://www.amar.org.ir/
آمار نفت و فراورده های نفتی- شرکت ملی پالایش و پخش فراورده های نفتی http://niordc.ir/index.aspx? http://niordc.ir/index.aspx?
آمار نامه محصولات کشاورزی، دامی، صنایع تبدیلی و تکمیلی- وزارت کشاورزی http://www.maj.ir/portal/Home/
آمار صادارات و واردات کشور در سال های مختلف به کشورهای مختلف- اتاق بازرگانی http://www.tccim.ir/
داده های مربوط به انرژی (ملی و جهانی) http://energyseec.com/ http://energyseec.com/
گزارش 44 سال صنعت برق ایران در آیینه ی آمار- فارسی http://amar.tavanir.org.ir/
آمار صنعت برق کشور http://amar.tavanir.org.ir/?
آمارهای اقتصادی، هزینه خانوار، مسکن، ارز، حساب های ملی، تراز تجاری- بانک مرکزی http://www.cbi.ir/section/
بانک اطلاعات سری های زمانی اقتصادی- بانک مرکزی در حوزه های مختلف اجتماعی، اقتصادی، ساخت و ساز، صنعتی، انرژی، بورس و ... http://tsd.cbi.ir/Display/
و یکی از بهترین ها، سایت بانک جهانی است که 1000 شاخص برای کشور ایران فراهم کرده است جالب است که از سال 1960 شروع کرده تا سال 2011 (البته بدیهی است که همه شاخص ها را برای همه سال ها ندارد). این سایت امکانات فوق العاده دیگری هم دارد که پیشنهاد می کنم از آن دیدن کنید. http://data.worldbank.org/
و دیگری هم سایت فکت بوک سازمان اطلاعات آمریکا است که با جستجوی fact book CIA iran در گوگل آن را خواهید یافت.
در صورتی که منابع خوب دیگری را می شناسید به من خبر دهید تا آن را به لیست بالا اضافه کنم. ایمیل بنده: Mojtaba@Lashkarbolouki.com
امید که به کار آید.
منبع: وب سایت خوب آقای دکتر مجتبی لشکر بلوکی |